شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد دشتبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد دشتباني »
در سال 1342 همزمان با تولد نهضت شکوهمند اسلامی ملت ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر شروع شد، در میان خانوادهای متدین و مسلمان کودکی بدنیا آمد که به عشق حضرت مصطفی(ص) نام او را محمد گذاشتند. هنوز مهربانیهای دست پدر را بر روی سرش حس نکرده بود که در سن 6 سالگی دست روزگار، پشت اورا از پشتوانهای محکم و استوار خالی کرد. رفتن پدر روحیه لطیف و کودکانهاش را سخت آزرد. بضاعت کم خانواده در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد محمد دشتباني »
در سال 1342 همزمان با تولد نهضت شکوهمند اسلامی ملت ایران به رهبری امام امت، خمینی کبیر شروع شد، در میان خانوادهای متدین و مسلمان کودکی بدنیا آمد که به عشق حضرت مصطفی(ص) نام او را محمد گذاشتند. هنوز مهربانیهای دست پدر را بر روی سرش حس نکرده بود که در سن 6 سالگی دست روزگار، پشت اورا از پشتوانهای محکم و استوار خالی کرد. رفتن پدر روحیه لطیف و کودکانهاش را سخت آزرد. بضاعت کم خانواده در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید افراسیاب اشناگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید افراسیاب اشناگر »
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا. (سوره احزاب، آیه 22 ) وقتی در بهار پرواز قشنگ پروانهها را به تماشا مینشینی، خاطره صدها پروانه عاشق که با دیدن لالههای پرپر شده انقلاب اسلامی خود نیز سوختن و به خاکستر شدند، بر سینهات سنگینی میکند. شهید افراسیاب آشناگر یکی از همین پروانهها بود که 3/1/1340 در نخستین روزهای بهاری در روستای کوشکک از توابع شهرستان نیریز میان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید افراسیاب اشناگر »
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا لله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا. (سوره احزاب، آیه 22 ) وقتی در بهار پرواز قشنگ پروانهها را به تماشا مینشینی، خاطره صدها پروانه عاشق که با دیدن لالههای پرپر شده انقلاب اسلامی خود نیز سوختن و به خاکستر شدند، بر سینهات سنگینی میکند. شهید افراسیاب آشناگر یکی از همین پروانهها بود که 3/1/1340 در نخستین روزهای بهاری در روستای کوشکک از توابع شهرستان نیریز میان...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد سروری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز، به سال ۱۳۲۰ گل وجود محمد شکفته شد. باغبانان این گلستان، این غنچه نورسته را خوب باغبانی کردند و برای آموختن فنون زندگی با همه سختیها و مرارتها به دبستان فرهنگ اسلامی فرستادند. وقتی مدرک پایان دوره ابتدایی را گرفت از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار آزاد شد. با جمعکردن مختصری زندگی تن به ازدواج داد که حاصل آن، سه دختر و سه پسر است که از او...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز، به سال ۱۳۲۰ گل وجود محمد شکفته شد. باغبانان این گلستان، این غنچه نورسته را خوب باغبانی کردند و برای آموختن فنون زندگی با همه سختیها و مرارتها به دبستان فرهنگ اسلامی فرستادند. وقتی مدرک پایان دوره ابتدایی را گرفت از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار آزاد شد. با جمعکردن مختصری زندگی تن به ازدواج داد که حاصل آن، سه دختر و سه پسر است که از او...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غریبعلی پرتو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دامپروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاههای بسیج، در روستا بهعنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۶/۱/۴ همراه با رسیدن بهار، در روستای وزیره از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی و متدین، گل وجود کودکی نورس شکوفا شد. او را «غریبعلی» نامیدند و برای آموختن دانش راهی دبستان امام خمینی (کورش) شد و با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند. سپس به دلیل بعضی مشکلات ترک تحصیل کرد و در روستا به کار کشاورزی و دامپروری پرداخت. بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل پایگاههای بسیج، در روستا بهعنوان عضو فعال پایگاه مقاومت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هنوز از گوشه و کنار خانه گلی و روستایی صدای شیرین کودکی که برای ایستادن «یا علی» میگفت به گوش میرسد. کودکی که در تاریخ دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای طشک نیریز، قدم به وادی حیات انسانی نهاد و نام زیبای «علی» را زیبنده وجود خود ساخت. دوران کودکی را در فضای معنوی و لطافت طبیعت روستایی با سرعت سپری کرد و برای آموختن راهی دبستان حکمت شد. با اتمام دوره ابتدایی در مدرسه ابنسینای طشک راهنمایی را...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید محمد حسین موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
هر کس برای رسیدن به هدفش چیزی و متاعی را میدهد. شهید بهترین و عزیزترین متاع خویش، یعنی جانش را در طبق اخلاص میگذارد و بهسوی معبود و معشوق میشتابد. سید محمدحسین موسوی ۱۳۴۷/۵/۲۵ در قریه رودخورِ بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی از سلسله سادات، در یک روز گرم تابستان، وجودش گرمابخش محفل خانواده شد. هفت سال دوران کودکی را با جستوخیزهای کودکان و بازی در کوچهباغهای روستا پشت سر گذاشت. در هفتمین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
هر کس برای رسیدن به هدفش چیزی و متاعی را میدهد. شهید بهترین و عزیزترین متاع خویش، یعنی جانش را در طبق اخلاص میگذارد و بهسوی معبود و معشوق میشتابد. سید محمدحسین موسوی ۱۳۴۷/۵/۲۵ در قریه رودخورِ بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی از سلسله سادات، در یک روز گرم تابستان، وجودش گرمابخش محفل خانواده شد. هفت سال دوران کودکی را با جستوخیزهای کودکان و بازی در کوچهباغهای روستا پشت سر گذاشت. در هفتمین...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اسماعیل دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین لاله
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رمضان آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نیریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانوادهاش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسهاش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علیرغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نیریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانوادهاش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسهاش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علیرغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50
51
52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 بعدي